همه ما احساساتی داریم، اما همیشه نمی‌دانیم که آنها چه هستند. شور و اشتیاقتان هدیه شما به دنیا است، اما ممکن است آن را فراموش کرده یا سرکوب کرده باشید. شاید شما جسارت لازم برای پیگیری آنچه را که دلتان می‌خواهد و تبدیل رویاهایتان را به واقعیت نداشته باشید، یا انتخاب خود را براساس آنچه تصور می‌کنید از شما انتظار می‌رود، انجام دهید. برای ما خیلی ﺁسان است که الگوی خود را بپذیریم تا اینکه به سفری جدید برویم، و به همین دلیل یافتن اشتیاق در زندگی می‌تواند چالش برانگیز باشد.
ﺁیا شما شور و اشتیاقتان را رکوب کرده‌اید، و باور نکردید که واقعا لیاقتش را دارید؟ چه کسی به شما گفته است که به اندازه کافی خوب نیستید یا اینکه لیاقت انجام کاری را که دوست دارید، ندارید؟
در ادامه این مطلب از حرفه‌ای روشی است که من آموختم و به من این قدرت را داد تا در مورد خواسته‌های قلبی‌ام شفافیت پیدا کنم، ببینم چه چیزی مانع من شده است و زندگی در رویا را شروع کنم. (منظور از من نویسنده اصلی این مقاله است. این مقاله از سایت‌های خارجی ترجمه شده است)
افکار منفی می‌تواند مانع از ایجاد شور و اشتیاق در زندگی شود
افکار ما خارج از کنترل ما هستند. آنها به خواست خود می‌آیند و می‌روند. ما آنها را انتخاب نمی‌کنیم بلکه آنها ما را انتخاب می‌کنند.
با این حال، آنچه در کنترل ماست نحوه پاسخگویی به آنها است. ما می‌توانیم به آنها اجازه دهیم تا بر ما تأثیر بگذارند، یا فقط آنها را تماشای کنیم. ما می‌توانیم به آنها غذا بدهیم یا آنها را نادیده بگیریم. ما قدرت تشخیص و آزادی انتخاب داریم.
بنابراین، وقتی یک فکر منفی به ذهن‌تان خطور می‌کند، چیزی مانند – “من لیاقت شاد بودن در کار خود را ندارم، بنابراین فقط برای پرداخت قبض باید کاری بدون لذت انجام دهم” – چرا ما باید توجه کنیم و در نتیجه، توانمندی خودمان را از دست بدهیم؟
افکاری مانند “من نمی‌توانم این کار را انجام دهم زیرا …” و به دنبال آن لیستی از دلایل می‌تواند ما را همانند سدی پشت زنجیرها عقب نگه دارد، اما واقعی نیستند – فقط افکار هستند.
ریچارد باخ (Richard Bach) در کتاب توهمات: ماجراهای یک مسیح مخالف (Illusions: The Adventures of a Reluctant Messiah) نوشت: “برای محدودیت‌های خود استدلال کنید، و مطمئن آنها متعلق به شما هستند”. یافتن بهانه‌ای که چرا نمی‌توانیم کاری انجام دهیم یا از آنچه که از آن لذت نمی‌بریم شکایت کنیم، بسیار آسان است، اما یادگیری اینکه چگونه شور و اشتیاق خود را در زندگی پیدا کنید و هدف خود را برآورده کنید، جرات می‌خواهد – و فقط کمی عشق به خود.
راحتی دشمن شور و اشتیاق است
راحتی می‌تواند مانع از این شود که اشتیاق خود را در زندگی پیدا کنید درست همانطور که قناعت باعث ایجاد رضایت خاطر از خود می‌شود. همانطور که نیتیا شانتی (Nithya Shanti) نوشت: ”وقتی علاقه مند می‌شویم، آنچه را که آسان است انجام می‌دهیم. وقتی متعهد هستیم، هر کاری که لازم است انجام می‌دهیم. “
شغل ثابت، درآمد منظم و محبوبیت اجتماعی همه به وسوسه “بازی در امنیت” کمک می‌کند. اما چند نفر که به طور فعالانه قصد داشتند از راه زندگی خود درآمد حاصل کنند در مقایسه با کسانی که به طور تصادفی در یک شغل یا حرفه افتاده‌اند؟
“کار” همیشه بخش بزرگی از زندگی ما را به خود اختصاص می‌دهد و اگر به طور مداوم آگاهانه تصمیم نگیریم، سرنوشت خود را به شانس می‌سپاریم. تصمیماتی که ما در دهه بیست زندگی خود می‌گیریم معمولاً دهه‌های آینده ما را ترسیم می‌کنند زیرا عوامل “معقولی” مانند تجربه، امور مالی و امنیت شغلی مورد توجه قرار می‌گیرند.
با کمال تعجب، ممکن است در آن زمان شکست‌هایی به وجود بیاید، مانند یک چالش در محل کار یا حتی از دست دادن شغل، گاهی اوقات می‌تواند یک هدیه باشد – فرصتی برای انتخاب راهی متفاوت.
در این مرحله از زندگی ممکن است لحظاتی مانند “چه اتفاقی می‌افتد؟” را داشته باشیم اما چه بهتر که با تأمل منظم این امر را نادیده بگیریم و برنامه ریزی فعالانه‌ای برای انتقال خود داشته باشیم؟ وقت آن است که بسیار هوشیار و آگاه باشیم، به صدای درونی خود گوش فرا دهیم، افکار خود را تماشا کنیم و تصمیم بگیریم که کجا توجه خود را متمرکز کنیم.
برای یافتن حقیقت خود به اعماق وجودتان بروید
در حالی که قلب‌تان یک چیز را می‌گوید، مغز شما ممکن است عقاید دیگری داشته باشد که اغلب بر اساس ترس، کمبود شما باشد.
سوال این است که به کدام صدا گوش خواهید داد؟ انعکاس آرام، فضا، زمان و تمرکز در اعماق احساس پاسخ واقعی را نشان می‌دهد.
چرا؟ زیرا شور و اشتیاق احساسی است که شما به راحتی نمی‌توانید آن را از دست بدهید! شور و شوق با لذت ناب ارتباط ناگسستنی دارد و اگرچه صرفاً فکر کردن در مورد اشتیاق ما برای تأثیر بر احساسات ما کافی است، اما آزمایش اسید در واقع این کار را انجام می‌دهد. وقتی ما اشتیاق خود را فعالانه زندگی می‌کنیم و هدف خود را برآورده می‌کنیم، روح خود را تغذیه می‌کنیم. انجام کاری که دوست داریم باعث درخشش ما می‌شود – ما خود را گسترش می‌دهیم، مانند عقاب اوج می‌گیریم.
به محض شروع به زندگی در رویای خود، تمام رفتار شما تغییر می‌کند و شور و اشتیاقتان مسری می‌شود. احساس سبکی می‌کنید، زندگی شما راحت‌تر جریان می‌یابد، مسیر شما روشن‌تر است و به طور شهودی می‌دانید که بعد از شروع به کار چه باید بکنید.
لحظه‌ها زیاد می‌شود و تصمیم‌گیری ﺁسان‌تر می‌شود، چون بصیرت، راه پیش را روشن می‌سازد.
آنچه را که بدست می‌آورید ممکن است شور و اشتیاقتان نباشد
وقتی شور و اشتیاق خود را در زندگی پیدا کنید، به طور حتم چیزی خواهد بود که در آن مهارت کافی دارید. برعکس، ممکن است در چیزی که بخاطر تضاد ارزش‌ها یا صرفاً فقدان ارتباط درونی، کاملاً غیرمنفعل می‌دانید، سرآمد باشید.
این ممکن است مخارجی از زندگی را فراهم کند که شما را از نظر مادی راضی نگه دارد، اما آیا کافی است؟ پاسخ این سوال را فق خودتان می‌دانید؟
در این لحظه چگونه خود را توصیف می‌کنید؟ راضی، شاد ، خوشنود، آرام؟ چقدر به “لبه” زندگی خود نزدیک هستید؟ از خود بپرسید آیا زندگی می‌تواند بهتر باشد – آیا می‌توانی بهتر باشی.
شما رئیس هستید!
شما می‌دانید چه چیزی باعث می‌شود خوشحل شوید شما از نقاط قوت، ضعف، ترفندها و اسرار خود آگاه هستید. شما می‌توانید افراد دیگر را مدیریت کنید اما نمی‌توانید خود را بکشید فقط شما می‌توانید به خود اجازه دهید رویای خود را دنبال کنید – انتخاب کنید که برای خودتان ارزش قائل شوید.
هیچ کس قرار نیست عصای جادویی را تکان دهد تا همه چیز در جای خود قرار بگیرد و شما همیشه شاد زندگی کنید. این به شما بستگی دارد تو مسئولی. تو رئیس هستی. شما کسی هستید که بر روی این کره خاکی صلاحیت کنترل زندگی خود را دارید.
شما می‌دانید که چه چیزی برای شما بهتر است، اما برای برقراری ارتباط با خود درونی – آن طلای که درون شما می‌درخشد ، ممکن است به بینشی نیاز داشته باشید.
شما می‌خواهید بدرخشید، مگر نه؟
شفافیت دروازه یافتن احساسات شما در زندگی است
برای ۵ روز متوالی، واقعیت را برای خیال‌پردازی رها کنید. وانمود کنید که هیچ محدودیتی برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد حتی اگر غیرممکن به نظر برسد.
- تصور کنید چقدر عالی می‌شود اگر…
- آنچه را تخیل می‌کنید باور داشته باشید و به معجزات اعتقاد داشته باشید.
- در مورد برخی از ایده‌های اولیه خود تحقیق کنید.
- با قلب خود احساس کنید که ببینید کدام یک برای لذت کامل الهام بخش است.
- تصور کنید امروز باید انتخاب کنید، کدام یک باعث می‌شود شما به “آه خدای من” فکر کنید؟
۳ مرحله ساده برای علاقه، هدف و عملکرد
- هوشیاری: در مورد ناامیدی و آرزوهای فعلی خود با خود گفتگوی صریح داشته باشید. نسخه زندگی خود را به چالش بکشید تا الگوهای فکری ناخودآگاه قبلی شامل باورهای منفی را برجسته کنید.
- شفافیت: بدون این محدودیت‌ها، بصیرت تازه شما را قادر می‌سازد تا الگویی را که به نظر می‌رسد شما را در دام خود نگه داشته است، شکست دهید تا بتوانید اشتیاق خود را پیدا کرده و از آن استقبال کنید. همچنین باعث ایجاد هدف و حرکت برای ایجاد مراحلی می‌شود که منجر به دید شما می‌شوند.
- تعهد: برای اجرای برنامه‌های عملیاتی که ایجاد کرده‌اید، خود را در مقابل دوست، عضو خانواده یا همکار خود مسئول بدانید.
تفاوت بین خلاقیت و تحقق
هنگامی که شروع به ایجاد واقعیت از فضای قلب خود می‌کنید، ممکن است متوجه افت غیرقابل توصیف سطح انرژی خود شوید. این کاملا طبیعی است و معمولاً به دلیل عدم تحقق انجام می‌شود. پیدا کردن شورو اشتیاق به شما انرژی می‌بخشد و شما را قادر می‌سازد “کار” لازم برای بروز رویا را انجام دهید. اما مغز شما فوراً انتظار پاداش دارد. و از خود می‌پرسد “عجله کجاست؟”
فقط بخاطر بسپارید که بازده در آن لحظه اتفاق می‌افتد – “اکنون”. تنها هنگامی که مشغول انجام کاری هستید که دوست دارید، آن سطح شادی منحصر به فرد را تجربه خواهید کرد. بنابراین ، انتظار رضایت فوری را ندارید. فقط اعتماد داشته باشید که بازگشت سرمایه شما از زحماتی که کشیده‌اید ارزشمند خواهد بود و هدف شما برآورده خواهد شد.
سخن پایانی:
بنابراین، این روش ۵ روز شفافیت و روش سه مرحله‌ای به شما کمک می‌کند تا الگوی خود را بشکنید، خود را توانمند کنید، اشتیاق خود را در زندگی پیدا کنید، هدف خود را برآورده کنید و از جایی که اکنون هستید به جایی که می‌خواهید باشید برسید. مسیر یافتن اشتیاق شما در زندگی آسان نیست، اما ارزش تلاش را دارد که دنبال کنید.
منبع: LifeHack
